آیا حق داریم به هر چیزی که دلمان میخواهد باور داشته باشیم؟
معمولاً این حقِ کذایی آخرین سنگر کسانی است که خودشان را به نادانی زدهاند، کسانی که با شاهد و مدرک در گوشهای گیر افتادهاند و به این عقیده چنگ میزنند: به نظر من تغییرات آبوهوایی چیزی جز دروغ نیست و اهمیتی ندارد که بقیه چه میگویند. من حق دارم چنین باوری داشته باشم، ولی آیا چنین حقی وجود دارد؟
باور و دانستن تفاوت دارند. باورها رخدادیاند: باور داشتن به معنای آن است که حقیقت چیزی را بپذیریم. همانطور که جرج ادوارد مور، فیلسوف تحلیلی، در دهه ۱۹۴۰ گفته است، بیمعناست که بگوییم: باران میآید، اما من باور ندارم که باران میآید. باورها میل و اشتیاق حقیقت را دارند، اما مستلزم حقیقت نیستند. باورها میتوانند غلط باشند و شواهد و بررسیهای منطقی تضمینشان نکنند. علاوه بر این، باورها میتوانند به لحاظ اخلاقی مشمئز کننده باشند. اگر این باورها را اخلاقاً نادرست میدانیم، فقط آن دسته از کنشهای محتمل را محکوم نمیکنیم که ممکن است از این باورها ناشی شوند، بلکه باور داشتن به آنها و در نتیجه معتقدانشان را نیز محکوم میکنیم.
چنین داوریهایی میتواند دال بر آن باشد که باور داشتن کنشی ارادی و اختیاری است. اما بیشتر اوقات باورها حکم وضعیت ذهنی و نگرش را دارند تا کنشی که از روی اراده باشد. بعضی از باورها، مانند ارزشهای شخصی، آگاهانه و با اندیشیدن انتخاب نشدهاند. این باورها از والدین به ارث رسیدهاند و از همنشینان کسب شدهاند، غیر عمدی به دست آمدهاند، نهادها و مراجع قدرت تلقینشان کردهاند و ریشه در شنیدهها و شایعات دارند.
این طور که پیداست، باور داشتن هم مانند اراده برای استقلال و خودمختاری مؤلفهای اساسی است و مهمترین پایه آزادی به شمار میآید. اما باز به قول کلیفورد، باور یک شخص به هیچ عنوان مسئلهای خصوصی نیست که فقط به خودش مربوط باشد. باورها به رفتارها و انگیزهها شکل میدهند و انتخابها و کنشها را هدایت میکنند. باور داشتن و دانستن درون اجتماعی معرفتی پدید میآید و پیامد این باورها را همین اجتماعات باید تحمل کنند.
قواعدی اخلاقی برای باور وجود دارد، قواعدی برای تحصیل، حفظ و چشمپوشی از باورها؛ این قواعد اخلاقی است که هم حق باور داشتنمان را پدید میآورد و هم این حق را محدود میکند. اگر باوری غلط یا به لحاظ اخلاقی مشمئز کننده و یا غیر مسئولانه باشد، باورهایی هم هستند که خطرناکاند و ما حق نداریم باورشان داشته باشیم.
نویسنده: دانیل دونیکلا
ترجمه: حسین رحمانی
آیا میدانستید پیامبر اسلام با خاله خود ازدواج کرد؟...
برچسب : نویسنده : mehdibobo111 بازدید : 147